Get Mystery Box with random crypto!

یادمه یه روز که بیرون بودم حالم بد بود یه پسر کوچولو 6 ساله او | Artifici tear | اشک مصنوعی

یادمه یه روز که بیرون بودم حالم بد بود
یه پسر کوچولو 6 ساله اومد سمتم بچه یکی بود
اومد پیشم دیدمش خیلی ناز بوددد، داشتم گریم میکردم هی داشتم میگفتم حالم بده اومد اشکمو با دستمال پاک کرد کنم بغلش کردم:)))
ینی شعور بچه رو خیلی دوست داشتم واقعا، شعور بچه از تو بیشتره-